روایت شده است که حضرت مسیح در سفری ده نفر جذامی را شفا داد،برگشت،دید همه ی آن ها جز یکی که متواضع بود،رفته اند.آن فرد هم به خاطر تشکر از مسیح مانده بود.حضرت مسیح در جواب قدردانی او گفت:((من کاری نکرده ام))اصول اخلاقی داستان چیست؟

1-موجودات انسانی قدر ناشناسند

2-شخص سپاسگزار،آدم اسثنایی است.

3-حضرت مسیح به آن ها زندگی تازه می بخشد اما به زبان عامیانه می گوید((من کاری نکرده ام))

4-درست مانند حضرت مسیح،ما نباید انتظار تشکر از کسی داشته باشیم

هریک از این گفته ها ممکن است در رفتار و شخصیت ما متجلی شوند.ما ممکن است به مدت چند روز به فردی پناه داده و غذا بدهیم و به خود بگوییم((من برایش کار مهمی انجام نداده ام))دراین حالت رضایت ذهنی خود را بیشتر کرده ایم.در ضمن غیر معمول نیست که از فرد دیگری بشنویم((اگر به خاطر من نبود آن فرد الان آواره ی خیابان ها بود))این طرز تفکر به شخصیت او مربوط است.

به هر حال وقتی مردم از دیگران می خواهند چیزی برای آن ها انجام دهند با گفتن این عبارت((به هر حال،می توانید این کار را برای من انجام دهید؟))آن ها اهمیت انجام دادن و ندادن آن را از بین می برند.اگر قرار است ما چیزی را برای کسی انجام ندهیم،بنابراین به جای کلمه ی((به هرحال))بهتر است از کلمه ی((اصلا))استفاده شود.

استفاده از این کلمه ارزش انجام دادن کار را از نظر انجام دهنده ی آن کم می کند.اگر کسی کاری را که می توانسته برای دیگری انجام ندهد،تاسف انگیر است.اما عقیده بر این است که استفاده از عبارت ((به هر حال)) مفهومی ندارد،بلکه کلمه ((اصلا یا ابدا))اغلب ارزشمند تر است